مدیرعامل اتحادیه مؤسسات و تشکلهای فرهنگی قرآن و عترت استان آذربایجان شرقی با بیان اینکه وقتی ردیف بودجه اختصاص پیدا کرد باید مدیریت قویتر هم اتفاق بیفتد، گفت: این امر به استقلال و توانمندی مؤسسات کمک میکند.
به گزارش اتقان، به نقل از ایکنا، بخش مردمی ـ قرآنی و در رأس آن اتحادیه کشوری مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت، بودجه مستقلی برای گسترش فعالیتهای این بخش ندارند و اگر اعتباری باشد از اعتبارات منشور توسعه فرهنگ قرآنی و پس از تصویب برنامه و تأیید و تخصیص کمیته تخصیص به بدنه مردمی تزریق میشود یا بعضاً در بودجه و اعتبارات دو دستگاه صادرکننده مجوز فعالیت مؤسسات قرآنی (سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و یا برخی دیگر از نهادهای دولتی، لحاظ شده است.
بنابر این لحاظ شدن ردیفی مستقل برای بخش مردمی ـ قرآنی در لایحه بودجه کشور ضروری به نظر میرسد. به منظور بررسی کم و کیف این پیشنهاد، مزایا و معایب آن و اینکه موضوع فوق چه میزان به استقلال بخش مردمی و رونق فعالیتها و عملکرد این بخش، کمک خواهد با صاحبنظران این عرصه مصاحبههایی خواهیم داشت.
در ادامه به گفتوگو با علی اصل هاشمی، مدیرعامل اتحادیه مؤسسات و تشکلهای فرهنگی قرآن و عترت استان آذربایجان شرقی پرداختیم که مشروح سخنان ایشان را در ادامه میخوانید.
در امر کاهش مشکلات و ارتقای فعالیت مؤسسات کدام مورد از اهمیت ویژهتری برخوردار است؟ عملکرد مدیران آن مؤسسه، بودجه تزریق شده یا حمایتهای معنوی نهادهای فرهنگی و بیمهای، استانداری و …؟
مهمترین مورد به نظرم بحث مدیریت مؤسسه است. البته هر کدام از اینها در جایگاه خود دارای اهمیت است. تحولی باید اتفاق بیفتد. کار مؤسسات قرآنی را در نظر بگیرید، مثلاً برگزاری همایش یا کرسی تلاوت در برخی از مؤسسات به عنوان فعالیت شاخص شناخته میشود. در صورتی که الان مدیران مؤسسات باید به روز باشند و در بحث تولید محتوا وارد شوند. محتواهای اینترنتی ایجاد کرده و بر بستر فضای مجازی سوار شوند که هم بتوانند برای خود درآمدزایی داشته باشند و علاوه بر آن تولیداتی ارائه بدهند که مخاطب آن، طیف وسیعی از جامعه باشد.
فرض کنید بانویی تولیداتی دارد و به وسیله صفحه خود فروش فوقالعادهای انجام میدهد و مخاطبان مختلفی را جذب میکند. چرا ما نیاییم و برای کارهای قرآنی این کار را انجام بدهیم که مخاطبمان محدود به افراد اطراف مؤسسهمان نشود. میتوانیم این کارها را انجام بدهیم که بستگی به درایت و دوراندیشی مدیر آن مؤسسه دارد که بتواند گروهی را اطراف خودش تشکیل بدهد که سواد رسانهای به روز داشته باشند و این کارها را انجام بدهند.
مثلاً فرض کنید برای ضبط کلیپهایی نیاز داریم استودیوی مجهزی داشته باشیم شاید نتوانیم برای هر مؤسسهای یک استودیوی مجهز ایجاد کنیم ولی میتوانیم در سطح شهری مثل تبریز چهار، پنج استودیوی مجهز قرآنی بسازیم تا بتوانند برای تولید کلیپ و محتوا آنجا بروند. حال این تولید محتوا وقتی اتفاق میافتد از یک طرف برای مؤسسه منبع مالی میآید و از سوی دیگر هم طیف مخاطبانش زیاد میشود. این نقشی است که مدیر مؤسسه میتواند داشته باشد.
مذاکراتی را با نمایندگان مجلس انجام میدهیم تا در بحث تعیین بودجه، اعتباری اختصاص پیدا کند. فرض کنید برای فلان بنیاد ردیف بودجه اختصاص داده میشود ولی برای اتحادیه مؤسسات قرآنی با این عریضی و طویلی که چندین مؤسسه زیر نظرش هستند و میتوانند کارهای بسیار زیربنایی در جامعه از لحاظ فرهنگی انجام بدهند، ردیف بودجهای وجود ندارد، این واقعاً کار ناعادلانهای است. در حال انجام مذاکراتی با نمایندگان مجلس هستیم که انشاءالله در فصلی که بحث بودجه وارد مجلس میشود این کار را بتوانند انجام بدهند که بشود برای مؤسسات کمک مالی گرفت.
ضمنا درایت و معلومات و سواد به روز مدیر، در اداره مؤسسهاش خیلی مهم است تا بتواند آن را به شکل کاملاً به روز اداره کند و از کارهای کلیشهای قدیمی اجتناب کند.
با توجه به فعالیتهای بخش مردمی و تشکیل اتحادیههای قرآنی در سطح کشور و استانها، آیا اکنون شرایطی فراهم شده که خواستار استقلال بیشتر مؤسسات قرآنی باشیم؟
بله. با توجه به اتفاقاتی هم که افتاد مردم احساس میکنند خلأ معنوی در جامعه وجود دارد، این خلأ باید به نوعی پر شود و مردم هم به این رشد فکری رسیدهاند که جامعه ما اگر تربیت قرآنی داشته باشد برخی از مشکلات حل میشود.
وقت بسیار خوبی است که از ظرفیت مردمی استفاده کنیم چون هر جا مردم وارد شدهاند خیلی موفق بودهاند. پیشنهاد میکنم مجمعی به نام مجمع خیران قرآنی تشکیل بدهیم و از آن نخواهیم که به مؤسسات پول تزریق کند بلکه مثلاً با مسکن و شهرسازی مذاکره و زمینی را دریافت کنیم و در آنجا به کمک خیران آپارتمانها و مجتمعهایی برای فعالان قرآنی و آنهایی که بضاعت مالی ندارند بسازیم. این کار دو فایده دارد یکی اینکه جایگاه جامعه قرآنی تثبیت و منظم میشود و دوم اینکه افراد ترغیب میشوند تا به سمت قرآن بیایند و وقتی میبینند به این نحو در جامعه از قرآنیان حمایت میشود تشویق میشوند تا به سمت کارهای قرآنی بیایند و احساس کنند که یک مجموعهای آنها را حمایت میکند.
آیا استقلال مؤسسات را میتوانیم منحصر به صدور مجوزها بدانیم یا اینکه ردیفبودجه مستقلی برایشان در مجلس تصویب شود؟
استقلال مؤسسه میتواند در بحث مالی باشد که ردیف بودجه اختصاص پیدا کند و مؤسسات از لحاظ مالی توانمند شوند. در بحث صدور مجوزها نیز چنانچه تمام اصناف را نگاه کنید مجوزهایی که داده میشود از طریق اتحادیهها اعطا میشود، خب اینجا هم چنانچه اتحادیه بتواند این نقش را ایفا کند، بسیار عالی خواهد بود.
معاف از مالیات به شرط پرکردن اظهارنامه
یک کار دیگر این است که هماکنون مؤسسات قرآنی معاف از مالیات هستند اما باید اظهارنامه پر کنند. در واقع معاف از مالیات به شرط پرکردن اظهارنامه هستند، خوب است اتفاقی بیفتد که دیگر نیاز به پرکردن اظهارنامه نباشد و کلاً مثل خانههای قرآنی معاف از مالیات باشند. این یک کار تخصصی است و مؤسسات هم از لحاظ مالی یک مقدار مشکل دارند با این حال مجبور به استخدام حسابرس میشوند، چون کارهای مالیاتی و پر کردن دفاتر کار هر کسی نیست و حتماً یک حسابدار و فرد متخصصی باید استخدام شود تا این کار را برایشان انجام دهد این یک هزینهای برای مؤسسه میتراشد.
این مشکل باید مثل خانههای قرآن مرتفع شود، منتهی در بحث صدور مجوزها باید مقداری سختگیری کنیم و به افرادی پروانه مؤسسه داده شود که واقعاً کار قرآنی انجام میدهند و بعد در طول سالهای مختلف هم پایش انجام شود و چنانچه دیدیم مؤسسهای پروانه گرفته و هیچ کاری نمیکند پروانهاش را باطل کنیم. بدین نحو فکر میکنم وضع مؤسساتمان از وضعیت حال حاضر بهتر شود.
به نظرتان آیا مشخص شدن رقم اختصاصی از بودجههای سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از همان بدو تعیین بودجه میتواند به استقلال مؤسسات کمک کند؟
بله. مشکل را تا حد زیادی برطرف میکند منتهی وقتی ردیف بودجه اختصاص پیدا کرد باید یک مدیریت هم اتفاق بیفتد. به طور مثال طرحی وارد ارشاد شده و فلان مبلغ هم برای آن اختصاص داده شده، در آخرین لحظات میبینند که طرح مانده و اگر این بودجه گرفته نشود از دست میرود. مؤسسهای را به صورت تصادفی برای انجام طرح و دریافت بودجه انتخاب میکنند، بعد هم پیگیری نمیشود که مؤسسه دریافت کننده طرح و بودجه، به چه نحوی آن را اجرا کرد و چند درصد موفق بوده است.
پس کار دیگر بعد از اختصاص بودجه، بحث نظارتهاست که باید خیلی دقیق باشد تا عدالت رعایت شود و حق به حقدار برسد. یا وقتی میخواهیم به پروژهای بودجهای اختصاص دهیم آن را بین مؤسسات کمتوان که در شهرهای دورافتادهای قرار دارند و پرتوان تقسیم کنیم. به هر کدام از مؤسسات بخشی را بدهیم و از آنها کار بخواهیم. بدین نحو مؤسسات کمتوان هم پرتوان میشوند. مؤسسات را که بررسی کنید میبینید برخی از مؤسسات آنقدر از لحاظ مالی قوی هستند که برای خود مجتمعی ساختهاند ولی مثلاً مؤسسهای هم داریم که کنج مسجدی کلاس قرآن برگزار میکند و پولی برای اجاره جایی ندارد.
چه ساز و کاری را میتوان برای دریافت و توزیع اعتبارات طراحی کرد؟
اولین گام این است که در ردیف بودجه، این بودجه اختصاص پیدا کند. بعد باید اتحادیه هم بیاید و نقش ایفا کند، مثلاً این بودجه به ارشاد داده میشود یا به سازمان تبلیغات یا به اتحادیه داده میشود. چنانچه فرض کنیم بودجه به سازمان تبلیغات داده شود و سازمان این بودجه را برای کار دیگری صرف کند، چه اتفاقی میافتد؟ باز هم چیزی نصیب مؤسسات نشده است؛ بنا بر این اتحادیه که یک نهاد مردمی است که با مؤسسات در تماس مستقیم است باید نهاد اجرایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی بشود و این بودجه باید مستقیماً به اتحادیه داده شود و آنها هم هنگام صدور مجوز باید یک مقدار سختگیری کنند و بعد که مجوز صادر شد بحث نظارتها هم دقیقتر شود تا افرادی بیایند که واقعاً اهل این کار هستند و بعد بودجهای هم که داده میشود واقعاً عادلانه و بر اساس قابلیت و توان مؤسسات تقسیم شود.
و سخن پایانی ..
این صحبتهایی که میشود در حد حرف است، اینکه میگوییم به اتحادیه این اختیار داده شود که بتواند در بحث صدور مجوزها وارد شود، یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی، اتحادیه را به عنوان یک نهاد مردمی به رسمیت بشناسند، اختصاص ردیف بودجه هم در حد حرف است و زمانی میتواند عملیاتی شود که این چنین مصاحبههایی با افراد مختلف انجام شود که یک اهرم فشار از طریق طرح موضوع ایجاد شود و مردم، نهادهای دولتی و مراکز تصمیمگیر بفهمند تا این آرزو که در حد حرف است عملیاتی و واقعی شود، اگر این اتفاق بیفتد کار خیلی خوبی است و فکر میکنم رسانهها بتوانند این مسئولیت را به نحو احسن ایفا کنند.