به گزارش اتقان، به نقل از ایکنا، مدیرعامل اتحادیه مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت استان تهران ضمن تشریح فعالیتهای اتحادیه از آغاز قبول این مسئولیت که منجر به آشتی دوباره بین اتحادیه و مؤسسات قرآنی استان شده، بر ضرورت تخصصی شدن فعالیت هر مؤسسه و همکاری مسئولان شهرستانهای استان با این نهاد مردمی تأکید کرد و نگاه نهادهای قرآنی حاکمیتی به اتحادیه و مؤسسات را به عنوان یک نهاد قدرتمند مردمی خواستار شد.
فعالیت مؤسسات و تشکلهای قرآنی مردمنهاد در دو دهه اخیر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی از اهمیت زیادی برخوردار است و در حال حاضر جهت مدیریت واحد این مؤسسات، اتحادیهای در سطح کشور و نیز در هر استان برای نظارت بر عملکرد مؤسسات و کاهش تصدیگری دستگاههای دولتی تأسیس شده است.
اما عدم حمایت مناسب دستگاههای اجرایی ازجمله شورای توسعه فرهنگ قرآنی، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان دارالقرآن سازمان تبلیغات اسلامی از اتحادیه کشوری مؤسسات و تشکلهای فرهنگی قرآن و عترت باعث شده است، انتظارات در واگذاری فعالیتهای قرآنی به بخش مردمی کماکان محقق نشود.
اتحادیه مؤسسات و تشکلهای فرهنگی قرآن و عترت استان تهران نیز در مدیریت جدید که از بهمنماه ۱۴۰۰ آغاز شده است، فعالیتهایی را در دستور کار خود قرار داده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر از این فعالیتها به سراغ سیدحسن دهقان، مدیرعامل اتحادیه مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت استان تهران رفتیم، که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
در ابتدا درباره فعالیتهای فعلی اتحادیه مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت استان تهران توضیحاتی را ارائه دهید.
با توجه به اینکه اتحادیه فعلی استان تهران، دومین دوره بعد از اتحادیه مدغم (اتحادیههایی که از تجمیع جداگانه مؤسسات قرآنی دارای مجوز از وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات تشکیل شده بود) بود، مشکلاتی در ساختار و فعالیتهای داخلی اتحادیه داشتیم، ولی الحمدلله در چند ماه ابتدایی سال ۱۴۰۱ توانستیم آنها را رفع کنیم. البته با توجه به اینکه تعداد مؤسسات، تشکلها و خانههای قرآن و عترت اتحادیه مؤسسات قرآنی استان تهران نسبتاً از تمام اتحادیههای استانی بیشتر است، به همین دلیل سعی کردیم تا به رفع مسائل داخلی سرعت دهیم. بر همین اساس اعضا و رئیس هیئتمدیره در این مسیر کمک و همدلی کردند.
نکته بعدی بحث تقویت رابطه بین مؤسسات بود. متأسفانه از چند سال گذشته ارتباط ما با مدیران مؤسسات بسیار ضعیف شده بود و یکی از دلایل آن شیوع کرونا و به تبع آن ایجاد فضای رخوت در اتحادیه و سایر مؤسسات بود. برای رفع این مشکل، با نیمی از مؤسسات به صورت تلفنی، مجازی و حضوری تعامل پیدا کردیم.
تعریف جدیدی از مؤسسه معین
در این تعامل جدید، آیا تنها به سراغ مؤسسات فعال رفتید یا در راستای فعالیت مجدد سایر مؤسسات نیمهفعال یا غیر فعال نیز تلاش داشتید؟
در ابتدا به صورت تصادفی این کار را انجام دادیم، چراکه هیچ اطلاعاتی در اتحادیه، از مؤسسات فعال یا غیر فعال وجود نداشت. ولی یکی از شاخصها در ارتباط حضوری را مؤسسات فعال در نظر گرفته بودیم و چون در اتحادیه، برنامهای را برای تعیین «مؤسسات معین» داریم به همین دلیل نگاهمان در انتخاب مؤسسات برای ارتباط حضوری، با مؤسساتی بود که فعالیتهای شاخصی داشته باشند.
فعالیت هفت کمیته تخصصی را در دستور کار قرار دادیم. در جلسات هیئت مدیره به تناوب(در نیمه نخست سال ۱۴۰۱) تصویب نام کمیتهها، انتخاب مسئول این کمیتهها و تدوین، تبیین و تصویب شرح وظایف آنها را داشتیم. تشکیل هر کدام از این کمیتهها یک کار بنیادی و دقیق است، چراکه امروز هر کدام از آنها به موضوعات خاص و حتی جزئی ورود کردهاند.
بر این اساس کمیته اخلاق با مسئولیت خانم حمیده رهروشرع؛ کمیته آموزش و پژوهش با مسئولیت آقای حاتم رجبی؛ کمیته ارتباطات و رسانه با مسئولیت آقای مهدی حاجی؛ کمیته نظارت و ارزیابی با مسئولیت آقای محمد پیلاننژاد؛ کمیته سیاسی و اجتماعی با مسئولیت خانم معصومه زعفرانیبهروز؛ کمیته طرح و برنامه با مسئولیت آقای میثم طاهرآبادی و کمیته حمایت، رفاه و خدمات با مسئولیت بنده شکل گرفت.
امروز به جرئت اعلام میکنم که هر مؤسسهای که بخواهد فعالیت، برنامه، ویژهبرنامه و اقدامی را در مؤسسهاش انجام دهد، اتحادیه با هزینه خودش ۵۰ درصد آن را انجام میدهد
اما اعتقاد ما این است که نمیشود با یک نسخه واحد همه مؤسسات را دید، برای آنها برنامهریزی و با یک چشم واحد آنها را رصد کرد، چراکه فعالیت مؤسسات در دستهبندیهای مختلف قرار میگیرد، به این معنی که برخی از آنها در حوزه پژوهش، برخی دیگر در حوزه مجازی و برخی در حوزه آموزش فعال هستند. البته در این بین مؤسساتی هم داریم که فعالیتهای بین استانی دارند و هر کدام در موضوعات تخصصی حوزه قرآن ازجمله حفظ فعال هستند.
این فضا کمک کرد تا یک آشتی دوباره بین اتحادیه و مؤسسات استان تهران برقرار کنیم و شاهد یک روحیه مضاعف بین مجموعه باشیم. شاید در روزهای اول، قهری بین مؤسسات و اتحادیه بود، اما این آشتی اتفاق افتاد و امروز به جرئت اعلام میکنم که هر مؤسسهای که بخواهد فعالیت، برنامه، ویژهبرنامه و اقدامی را در مؤسسهاش انجام دهد، اتحادیه با هزینه خودش ۵۰ درصد آن را انجام میدهد. حمایت ما بدون هیچ قید و شرط و برای تمامی مؤسساتی است که بخواهند کار شاخص انجام دهند.
این حمایتها به چه شکل است؟
در بخش مالی و معنوی برنامه داریم، به این معنی که همه حمایتها پولی نیست. به عنوان مثال امروز با مؤسسه اسوه تهران یک کارویژه انجام دادیم این درحالی است که خود اتحادیه بودجهای ندارد، اما تا قبل از ابتدای پذیرش این مسئولیت توسط بنده، هیچ نهادی یک ریال هم به ما کمک نکرده بود، ولی با کمک و همراهی دوستان پنج نیکوکار از ابتدای سال به ما کمک کردهاند. در سایر مجموعهها نیز به همین شکل حمایت کردیم به عنوان مثال در طرح اسوه، حمایت ما به این صورت بود که مجری برنامه، تصویربردار، قاری قرآن، گروه صوت و حتی بخشی از پذیرایی را تأمین کردیم و کار خوب و قدرتمندی تهیه شد. لذا آمادهایم تا با این مدل با دوستان همکاری کنیم. البته اولویت ما شهرستانهای استان تهران است، چراکه آنها به این تعامل نیاز دارند و امروز اتحادیه این قدرت را دارد که میتواند فعالیتها و خدمات اینچنین را به مؤسسات ارائه دهد.
هنوز آمار دقیقی از مؤسسات و خانههای قرآن نیست!
آیا به طور مشخص معلوم است که در استان تهران چه تعداد مؤسسه و خانه قرآن داریم؟
امروز در کشور ما به خاطر اینکه مرجع صدور مجوزها از چند مجموعه ارائه میشود به صورت دقیق نمیتوان اعلام کرد. مگر اینکه تمامی این آمارها طی فرایندی از یک فیلتر عبور داده شوند. حتی امروز مجوزهایی صادر شده از سوی سازمان اوقاف داریم. حتی وزارت وزرش و… هر کدام در جایگاه خودشان مجوز صادر میکنند. لذا به دلیل اینکه اینها تجمیع نشده است، عدد مشخصی وجود ندارد.
بروآورد این است که چیزی حدود یک هزار خانه قرآن و ۷۰۰ مؤسسه رسمی و دارای ثبت در استان تهران داشته باشیم
آن چیزی که در اتحادیه به صورت اطلاعات دقیق و خروجی اکسل موجود است، حدود ۷۰۰ مؤسسه دارای مجوز در استان تهران داریم؛ اما اطلاعات آنهایی که خانه قرآن دارند و معلوم نیست چه کسی به اینها مجوز داده و بنا به دلایلی سمت ما آمدهاند حدود ۴۵۰ تا ۴۶۰ عدد است. ولی پیشبینی من این است که در استان تهران حدود هزار خانه قرآن و مجموعه قرآنی با مجوز و بدون مجوز داریم. البته منظور مجموعههایی است که کار آموزش قرآن را در قالب خانه قرآن انجام میدهند. امروز حتی فرهنگسراهای شهرداری مجوزهایی را از سالهای قبل دارند که از زمان شهرداری آقای احمدینژاد به آنها داده شده است و یا سرای محله داریم که در دل خود خانه قرآن دارد. با توجه به این آمارها برآورد ما این است که چیزی حدود یک هزار خانه قرآن و ۷۰۰ مؤسسه رسمی و دارای ثبت در استان تهران داشته باشیم.
سازمان تبلیغات اسلامی درگذشته فراخوانی را برای دریافت اطلاعات مؤسسات و خانههای قرآنی داده بود. برای دریافت آمار به مستندات این سازمان رجوع داشتید؟
دقیق نبود. مشکل ما این است که مجموعههای حاکمیتی نمیخواهد فعالیت قرآنی، مردمی شود. اگر ما اینها را به خود مردم بسپاریم و تنها آنها را حمایت کنیم کار به درستی پیش میرود، مشکل این است که نهادها و مجموعهها نسبت به این مؤسسات قرآنی بودجه میگیرند، اما این بودجه صَرف فعالیتهای ترویجی و تبلیغی کلان میشود و این در صورتی است که شما نسبت به تعداد مؤسسات و برای آنها بودجه میگیرید، اما در جای دیگر هزینه میشود.
پیشنهاد بنده به دوستان سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این بود که مجلس این بودجه را به طور کامل ببندد و هیچ بودجهای در این خصوص تخصیص ندهد. حتی به اتحادیهها هم این بودجه را ندهد، اما بودجهای را بابت هر مؤسسه در اختیار یک نهاد بالادستی مانند شورای توسعه فرهنگ قرآنی و… قرار دهد و نسبت به طرحی که از تأئیدیه اتحادیههای مردمی از مؤسسات منتقل میشود آن بودجه به مؤسسه تخصیص داده شود و در نهایت به خود آن مؤسسه ارائه شود.
آشتی دوباره بین اتحادیه و مؤسسات قرآنی استان تهران
در اتحادیه تقویم اجرایی تهیه کردهایم که بر اساس آن پیشبینی شد اگر بودجهای که از آن صحبت شده محقق شود، در یک سال شمسی و در هر فصل میتوانیم در هر شهرستان استان تهران حداقل چهار ویژهبرنامه قرآنی انجام دهیم. استفاده از بودجههایی که به قول معروف عدد و رقم آن برای خیلی از دوستان به چشم نمیآید، برای مجموعه مردمی میتواند یک قدرت بزرگ باشد به عنوان مثال امروز در شهرستان ملارد، اتفاق قرآنی بسیار خوبی در حال انجام است. به این ترتیب که پنج مسجد از میان مساجد این شهرستان انتخاب و از اساتید تراز اول برای برگزاری محافل و مجالس قرآنی و آموزش قرآن به علاقهمندان دعوت شده است. این اتفاق منجر به استقبال بسیار خوب مردم و حضور آنها در مساجد شده است و ما شاهد این هستیم که اتفاق قرآنی در سطح ملی در یک شهر حاشیه استان تهران برقرار میشود.
این اتفاق مبارک نتیجه شناخت، برنامهریزی و حمایت است. اگر شهرداریهای سایر شهرستانهای استان تهران این نوع حمایتها را از ما و اینگونه برنامهها داشته باشند، به هیچ وجه نیازمند ریالی پول نخواهیم بود. هدف ما تحقق فعالیت و کار قرآنی است که از طریق مؤسسات باید انجام گیرد. تحقق آن هم منوط بر ارتباط با نهادهای بالادستی است. همین جا از خبرگزاری ایکنا تقاضا میکنم این موضوع را به گوش مسئولان شهری در شهرستانهای استان تهران برساند.
پیشنهادی برای مسئولان شهرستانهای استان تهران
اتحادیه مؤسسات قرآنی آمادگی دارد خودش به عنوان یک سرمایهگذار ورود کند. ما نمیگویم پولی به ما دهید، ما و مؤسسات ما را بپذیرید تا برنامههای مشترک قرآنی در شهرستانها انجام دهیم. «قرارگاه قرآنی» در شهرستان شکل گیرد که اعضای شورای شهر عضو آن باشند، نمایندهای از شهرداری عضو آن باشد، نماینده از مؤسسات قرآنی عضو آن باشد، افراد تأثیرگذار عضو آن باشد و از این نترسند که فردا این قرارگاه بودجه میخواهد.
اگر مجموعههای دولتی و حاکمیتی به اتحادیهها به چشم یک تسهیلگر، دستیار و همراه نگاه کنند ۷۰ درصد مشکلاتمان در استان تهران در موضوعات قرآنی حل میشود
ما به هیچ عنوان بودجهای برای قرارگاه نیاز نداریم و تنها از ظرفیتهایی که در مجموعه خدماتی هدر میرود، ازجمله ساختمانها، سالنها، حسینیهها، مساجد و مکانهای که به چشم خودشان هم نمیآید و بعضا هم خالی است، استفاده میکنیم. با برنامهریزی تلاش میکنیم فعالیت قرآنی آبروداری را در شهرستانهای استان تهران برگزار کنیم. اساتید را دعوت میکنیم تا به صورت رایگان و فیسبیل الله برای مردم خدمات دهند.
اگر مجموعههای دولتی و حاکمیتی به اتحادیهها به چشم یک تسهیلگر، دستیار و همراه نگاه کنند ۷۰ درصد مشکلاتمان در استان تهران در موضوعات قرآنی حل میشود، ولی متاسفانه نگاه دستگاههای دولتی و حاکمیتی به ما اینگونه است که اگر با ما بنشینند باید امتیازی یا بودجهای به ما دهند. لذا بنده به عنوان نماینده مؤسسات و اتحادیه میگویم نه اتحادیه و نه مؤسسات به دنبال بودجههای یک تا ۱۰ میلیونی نیستند، چراکه با این پولها مشکلی از مؤسسات ما حل نمیشود.
آیا نباید حمایت صورت گیرد؟
برای حمایت نیازی به انجام کار خاصی نیست. امروز تنها جایی که در شهرداری تهران بودجه جاری و مشخص ندارد، مجموعههای قرآنی است در صورتی که همین مجموعه قرآنی به صورت خودگردان کار میکنند، درآمد دارند، حقوقهای خوب میدهند، به مربیان با سقف دو برابر مؤسسات دیگر دستمزد میدهند و جالب است که میتوانند مخاطبان از پیشدبستانی تا حدود ۲۵ ساله را پوشش دهند. پس سوال اینجاست که چرا مؤسسه ما این فعالیتها را نمیتواند انجام دهد؟ پاسخ این است که ما از مؤسسات حمایت درست نکردهایم؛ بعضا مؤسسات ما تنها به دنبال این هستند که هزینه آب، برق، گاز و امثال اینها را تأمین کنند و نهایتاً چند کلاس مختصر داشته باشند و پویایی رو به جلو ندارد. همین ضعف و مشکل ما است که تلاش داریم آن را حل کنیم.
ما از اشخاص حقوقی، دستگاههای دولتی، شهرداریها، مجلس، شورای شهر و تمامی مجموعههای انقلابی که با پرچم اسلام و انقلاب رأی گرفتهاند و امروز در رأس امور فعالیت میکنند، مطالبه داریم تا موضوعات قرآنی را در صدر تصمیمات، موضوعات و اقدامات فرهنگی خود قرار دهند. ما نیز آماده همکاری در همه ابعاد هستیم و به دنبال گلهگذاری قبل نیستیم. ما مدلهایی را در تهران پیاده کردیم که میتوانیم در سایر شهرها هم انجام دهیم.
نکته مهم این است که هر ارگانی وظیفه خودش را نسبت به مؤسسات درست انجام دهد، به عنوان مثال شرکت بیمه تأمین اجتماعی اگر میخواهد در این حوزه کمک کند، وظیفهاش را در قبال این موضوع روشن و با اتحادیه برای انجام امور مؤسسات همکاری کند. چرا ما باید تنها برای تشکیل یک جلسه با مسئول تامین اجتماعی یک شهر دو ماه بدویم تا نهایتا بتوانیم مشکل مؤسسات و بیمه آنها را حل کنیم؟ چرا اداره مالیات به هیچ عنوان پذیرای ما نیست؟ امروز بعد از چندینبار پیگیری از سوی اتحادیه کشوری، توافق کردیم تا بتوانیم مطالبه مالیات مؤسسات را داشته باشیم، اما اداره مالیات به ما وقت نمیدهد. یا شورای شهر، وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات هر کدام در جای خودشان این همکاری را باید داشته باشند. امروز چرا باید موسسه ما بعد از سه سال مجوزش تمدید نشود؟ پس وظیفه سازمان تبلیغات اسلامی در حوزه قرآنی چیست؟
آیا دودستگی نهادهای متولی در این حوزه مشکلساز شده است؟
حوزه تصمیمگیری در دنیا مدلهای مشابهی دارد که باید به آنها پرداخته شود. بهعنوان مثال اتحادیههای صنفی در شهر تهران مجوز صنفی برای همان صنف خاص صادر میکند که این اتحادیه نسبت به مراجع بالادستی باید پاسخگو باشد. پاسخگویی آن هم به این شکل است که استعلامهایی گرفته میشود که اتحادیه این کار را انجام میدهد. آنها از آن نهاد بالادستی اطلاعات را جمع میکنند و استعلامها و درخواست کسی که میخواهد مجوز بگیرد میگیرند، خودشان با نهاد بالادستی انجام میدهند. لذا گردش بین اتحادیه و نهاد بالادستی صورت میگیرد و در نهایت کار انجام میشود. اتحادیه در طول سال هم مبلغی اندک جهت گردش کار و فعالیتهای اینچنینی و حق عضویت از اعضا دریافت میکند.
در این موارد معمولا موضوعات امنیتی هم مطرح میشد و اعلام میکردند که اتحادیه امکان ورود به این مسائل را ندارد. آیا امروز این موارد تسهیل شده است؟
در این حوزه ما یک قدم با وزارت ارشاد جلو رفتیم و آن این بود که اگر الان شما بخواهید از ارشاد مجوز بگیرید، ابتدا باید در سامانه مراکز ثبتنام کنید و بعد از ثبتنام مجموعه قرآن و عترت آن استان با شما مصاحبه میکند. در گذشته به این شکل بود که اساتید خاصی این مصاحبه را انجام میدادند، اما در حال حاضر ارشاد مدیرعامل اتحادیه استانی را به عنوان عضو اصلی هیئت مصاحبهکننده قرار داده است. این یعنی کم کم جایگاه اتحادیه به عنوان یک بخش رسمی و صنفی شناخته شده است.
امروز باید بین نهاد حاکمیتی و مؤسسات، یک انجمن صنفی تسهیلگر باشد که بتواند این ارتباط بین یک نهاد دارای پیچیدگی و کندی و یک نهاد باز مردمی و دلی را تسهیل کند. اگر ما ارزشی برای اتحادیه قائل نشویم یعنی برای مؤسسه ارزش قائل نیستیم، چراکه فشار بر اتحادیه یعنی فشار بر مؤسسه و این یعنی جایگاه اتحادیه را محدود میکنیم. مؤسسه هم این مسئله را متوجه میشود و نهایتاً همکاریاش را با سازمانها کم میکند. امروز مؤسساتی را داریم که میگویند در پنج سال گذشته ماهی یک بار به سازمان تبلیغات گزارش میدادیم، اما نزدیک به سه سال است که گزارشی نمیدهیم؛ چرا؟ چون نتیجهای برای آن ندارد.
پیشنهاد ما این است که اتحادیهها در برگزاری مجامع و استعلام کسانی که میخواهند عضو هیئت مدیره شوند و در انتخاب مدیرعاملها حساسیت به خرج دهند و نظارت خودشان را داشته باشند. بعد از مشخص شدن این موارد بیایند و از مؤسسات حمایت و به آن اعتماد کنند و نیاز هم نیست کل اختیار را به اتحادیه دهند و ما هم این توقع را نداریم.
یکی از گلایههای مؤسسات قرآنی، همجواری آنها با هم است. لذا در هیئت مصاحبهکننده به موارد فنی و این همجواری که شاید تا پیش از این به آنها توجه نمیشد، اشاره و تاکید کردم. مواردی که مشکلات بزرگی را از سر راه مؤسساتی که قصد احداث داشتند بر میداشت. این همان نقش اتحادیه است که متاسفانه به آن بها نمیدهند.
امروز به خاطر منافع شخص نمیگذاریم مؤسسات قرآن، مردمی اداره شود و اگر نشود، تا صد سال دیگر این مشکلات خیلی ساده را خواهیم داشت
پیشنهاد بنده این است که مراحل صدور مجوز را سخت بگیرند و از طرفی به اتحادیه اجازه دهند که به عنوان تسهیلگر و نه صادرکننده مجوز، اطلاعات را بگیرد، کارهایش را انجام دهد، نظرات کارشناسی دهد و در نهایت به دنبال کار برود و گردش کار را ایجاد کند و در نهایت مجوز صادر شود و امضای اتحادیه برای مجوز نیز ضروری شود. از این به بعد میتوان از اتحادیه مطالبه کرد، نظارت داشت و آمار دقیق را دریافت کرد.
امروز به خاطر منافع شخص نمیگذارند مؤسسات قرآن، مردمی اداره شود و اگر نشود، تا صد سال دیگر هم این مشکلات خیلی ساده را خواهیم داشت. اتحادیه مؤسسات قرآنی استان تهران امسال به دلیل اینکه مجمع سالیانه برگزار خواهد شد، نشان میدهد که مؤسسات به دلیل حضور و حمایتشان از اتحادیه با آن آشتی کردهاند. اتحادیه تمام سعی خود را به خرج میدهد و تلاش میکند تا هر ارتباطی را با نهادها، مجموعههای خصوصی، دولتی، استانداری، فرمانداری و مجموعههای مختلف تقویت کند تا مؤسسات قویتر شوند.
البته باید به این نکته توجه کرد، تا زمانی که خود مدیر مؤسسه حرکتی نکند و از خود اتحادیه مطالبه نداشته باشد، تمام کارهای اتحادیه ناقص میشود.
با زور هم نمیتوان یک مؤسسه را همراه خود کنیم و در توانمان هم نیست که این حجم کار را با توجه به مشکلات و گستردگی شهر تهران انجام دهیم. امروز در فیروزکوه، ملارد، پاکدشت، رباطکریم و اسلامشهر مؤسساتی داریم که اینها در کنار شهر تهران که دارای ۲۲ منطقه بزرگ است و بعضی از مناطق آن به اندازه یک استان است، فعالیت میکنند. لذا با این جغرافیا کار میکنیم و نباید توقع داشت که اتحادیه بخواهد خودش به تنهایی این ارتباط یکطرفه را برقرار کند.
مؤسسات روحیه مطالبهگری خود را افزایش دهند
از همه مدیران مؤسسات درخواست میکنم که خودشان مطالبهگری کنند، پیشنهاد دهند و با اتحادیه برنامهریزی کنند. امروز شاهد افرادی جوان هستیم که بدون دستمزد و به عنوان نذر قرآنی در اتحادیه وقت میگذارند و کار گرافیکی، تولید محتوا، آموزشی، تبیینی و کارهای ترویجی انجام میدهند و با قدرت پای کار هستند تا مشکلات مؤسسات را مرتفع و پرچم فعالیتهای قرآنی را در شهر برافراشته کنند.
در پایان انتظار خود را از نهادهای قرآنی حاکمیتی بگویید.
ما دو تا نهاد حاکمیتی و دولتی در ذیل فعالیتهای مؤسسات داریم که شامل سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت ارشاد میشود. لذا توقعمان این است که فضای قرآنی را مردمی ببینند و خودشان کمک کنند که این فضا از نگاه دولتی به سمت نگاه مردمی حرکت کند. لذا درخواست میکنم که این نگاه تغییر کند و در صدور مجوزها، ارتباطات با نهادها و اینکه اتحادیه را به عنوان یک نهاد مردمی قدرتمند ببینند. وظیفه نهادهای حاکمیتی این است که از مردم حمایت کنند. اتحادیه هم به دنبال بودجه نیست و از هیچ نهادی درخواست بودجه نداریم. ما از نهادها درخواست حمایت برنامهای داریم. الان به اداره کل ارشاد استان تهران، پنج پیشنهاد دادهایم، ولی توقعمان از سازمان تبلیغات اسلامی به مراتب بیشتر است.