به گزارش اتفان؛ به نقل از ایکنا، نشستی با موضوع «واکاوی وضعیت تخصیص اعتبارات به بخش مردمی ـ قرآنی در شرایط فعلی به منظور رسیدن به شرایط مطلوب» با حضور تعدادی از مدیران مؤسسات قرآنی استان تهران با قدمتی بالای ۱۵ سال برگزار شد و همه بالاتفاق کمکهای بلاعوض اندک به مجموعههای مردمی را نامناسب دانسته و پیشنهاد دادند به جای آن شرایطی برای اعطای تسهیلات براساس توانمندی مؤسسات فراهم شود.
نشست «واکاوی وضعیت تخصیص اعتبارات به بخش قرآنی ـ مردمی به منظور رسیدن به وضعیت مطلوب» با دعوت تنی چند از مدیران مؤسسات قرآنی فعال استان تهران در آموزش عمومی و تخصصی قرآن به همت ایکنا برگزار شد.
۱۰ نفر از مدیران مؤسسات قرآنی استان تهران چون؛ حاتم رجبی، مدیر مؤسسه امام رضا(ع) و رئیس کمیته آموزش و پژوهش اتحادیه مؤسسات قرآنی استان تهران، محمدرضا عابدی، مدیر مؤسسه بیتالقرآن، سیدمحمود چاوشی، مدیر مؤسسه مهد قرآن، نسرین زادمهر، مدیر مؤسسه شکوفههای انتظار، مریم حسینلو، مدیر مؤسسه طلیعه نور کوثر شهریار و میثم طاهرآبادی، مدیر اسبق اتحادیه مؤسسات قرآنی استان تهران دعوت شدند که از این تعداد تنها چهار نفر در جلسه حاضر شدند.
این نشست میزبان حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق حقشناس، مدیر مؤسسه قرآنپژوهان، زهرا بادی، مدیر مؤسسه قرآنی ـ فرهنگی اُسوه، نرگس کرمی، مدیر مؤسسه بحرالقرآن شهرقدس و سیدحسن دهقان، مدیرعامل اتحادیه مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت استان تهران بود که در ادامه متن گفتوگوهای این نشست از نظر میگذرد؛
وضعیت تخصیص فعلی اعتبارات به بخش مردمی از سوی دستگاههای متولی امور قرآنی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام حقشناس: طی سالهای اخیر، نه ما درخواستی داشتیم و نه دستگاههای امور قرآنی کمک مالی به مؤسسه قرآنپژوهان داشتند به همین دلیل ساز و کار تخصیص اعتبارات را نمیدانم. پیش از تشکیل معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حتی سازمان دارالقرآن تبلیغات اسلامی نیز در زمینه کمک مالی فعال نبود و مؤسسه ما حدود سالهای ۸۳ با پیگیری از مجلس شورای اسلامی توانست، حدود ۱۵۰ میلیون تومان دریافت کند. پس از تأسیس معاونت قرآن با دوندگی بسیار حدود ۱۸۰ میلیون تومان دریافت کردیم و به واسطه آن قریب به ۵۰ شعبه راهاندازی و هزار حافظ قرآن تربیت شد. همان سالها همایش ۱۸ هزار نفری بانوان قرآنی را با مشارکت ۲۰ سازمان و نهاد در محل دانشگاه تهران برگزار کردیم.
طی سال ۸۵ نیز به امید دریافت بودجه، نزدیک به پنج هزار نفر در کل تهران در دوره حفظ قرآن مؤسسه ثبتنام شدند که حدود ۴۰۰ نفر برای حفظ یکساله و دوساله انتخاب شدند و هیچ شهریهای از آنها اخذ نشد. آنها در ساختمان شش طبقه بسیار مجهزی شروع به حفظ یک یا دوساله قرآن کردند در صورتی که یک سال نیز از مدرسه مرخصی تحصیلی گرفته بودند، اما با عدم تخصیص بودجه از آن سال کمر مؤسسه شکست و دیگر به دنبال اجرای دورههای حفظ یک و دوساله نرفتیم، بلکه دورههای حفظ با گستردگی ملی و با بازدهی بهتر را راهاندازی کردیم تا دانشآموزان طی سال تحصیلی با مجموعه قرآنپژوهان همراه شوند.
با توجه به این تجریه استقلال مالی که شما طی چند سال تجریه کردید، میزان اثرگذاری این استقلال از نهادهای حاکمیتی (چون معاونت قرآن و عترت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی و …) چقدر در ارتقای فعالیت مؤسسات اثرگذار است؟
حقشناس: بهتر است به جای بودجههای خُرد و کمک بلاعوض به دو دلیل یکی اینکه معمولاً این کمکهای اندک، نتیجهبخش نیست و هر فردی که زودتر با خبر شود و قدرت چانهزنی داشته باشد، بودجهها به آن فرد تخصیص پیدا میکند یا اینکه با تخصیص این کمکهای بلاعوض به اندازهای در سیستم آموزشی مؤسسه دخالت میکنند که موجب بهم ریختگی سیستم میشود، کمکها در قالب اعطای تسهیلات باشد.
قطعاً فردی وام میگیرد که میداند طرحش چه اندازهای ارزشمند است و چه اندازه هزینه را باز میگرداند. چنانکه برای راهاندازی مدارس غیر انتفاعی، تسهیلات اینچنینی چون وام خرید ساختمان، وام تجهیز و … در نظر گرفته و اینگونه مدارس غیرانتفاعی به این شکل فراگیر شد.
این مؤسسه با بیش از ۲۰ سال فعالیت، هنوز مکان ثابتی نداشته و توانایی پرداخت اجارهبها را ندارد. حتی ما طی تعامل با سازمانی به منظور بهرهمندی از فضای آنها، طی قراردادی محکم، فعالیت شعبهای را با تبلیغات گسترده و پذیرش حدود ۷۰۰ قرآنآموز انجام دادیم، اما پس از چند سال که این مکان به رونق افتاد، به راحتی اختیار از دست مؤسسه، با این عنوان که میخواهند خودشان به فعالیت قرآنی بپردازند، گرفتند، بدون اینکه نهاد یا ارگانی از ما حمایت کند. تقریباً برای ۱۰ شعبه مؤسسه این اتفاق رخ داد و جالب است، فعالیت آن مجموعه به دلیل اینکه عقبه فکری مؤسسهای چون قرآنپژوهان را نداشت، ادامه نیافت.
شیوه و روش تخصیص اعتبارات، هدفمند شود
نرگس کرمی: مؤسسه بحرالقرآن شهر قدس با قدمتی حدود ۱۵ سال در حال حاضر فعالیت متمرکز در عرصه حفظ و قرائت دارد و در سالهای گذشته در حوزه پیشدبستانی نیز فعال بود، اما امسال به دلیل سنگاندازیهای آموزش و پرورش شهر قدس، نتوانستیم این دوره را داشته باشیم.
طی این مدت فعالیتم در حوزه مؤسسات، اعتبار و تخصیص خاصی را ندیدم. ما به شخصه و به دلیل علاقه وارد فعالیت قرآنی شدیم تا برای ساکنان بزرگ و کوچک محل سکونتمان، کلاس آموزشی قرآن داشته باشیم، هر چند با مجموعهای از مشکلات در زمینه بیمه، مالیات و … روبرو شدیم.
در زمینه بودجه و اعتبارات نیز ما تنها اخبارش را از این طرف و آن طرف و رسانهها میشنویم که فلان مبلغ به این امر اختصاص یافت، اما در عمل چیزی از این تخصیص ندیدم. البته در چند دوره متوالی در نمایشگاه خوب شمیم وحی، ویژه تجهیزات مؤسسات قرآنی، مؤسسه ما نیز غرفهای داشت.
اینکه شیوه و روش تخصیص اعتبارات، هدفمند شود، خوب است، اما نمیدانم، چرا هنگامی که بخواهند مسئولان کاری کنند، شیرازه اصلی کار هم از یکدیگر پاشیده میشود!؟ واقعیت امر هم اینست که اعتبارات برای بخش مردمی در وزارت ارشاد است و برای مؤسساتی چون ما که با مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی، دورههای آموزشی آن را برگزار میکنیم، حتی برای دریافت گواهینامه باید هزینه برگ ویژه چاپ گواهینامه را پرداخت کنیم.
اگر این کمکها در حالت وام و تسهیلات باشد و از کانال اتحادیه به مؤسسات نیز واگذار شود، بهتر است چون معمولاً پیگیریها از طریق اتحادیه بهتر خواهد بود و این کمکهای بلاعوض اندک، به کاری نمیرسد.
تسهیلات در حد توان و کارکرد مؤسسات قرآنی تخصیص پیدا کند
اگر میزان پرداخت یکسان و مستقیم به موسسات قرآنی افزایش یابد چه؟ این کمککننده نیست؟
زهرا بادی: موافق صحبتهای دوستانم. بودجههای بلاعوض اندیک است. از طرف دیگر حمایتهای غیر مالی مطلوبتر است. اگر وام به شرط تنفس باشد، عالی است، مثل تسهیلات معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به شرکتهای دانشبنیان با تنفس یکساله.
از سوی دیگر باید تسهیلات در حد توان و کارکرد مؤسسات قرآنی تخصیص پیدا کند و نه اینکه همه مؤسسات قرآنی را با یک نگاه ببینند و نیاز به کار کارشناسی شده دارد. همچنین پس از پرداخت وام و تسهیلات، نظارت مستمر و کار کارشناسی در عملکرد مؤسسه انجام شود و ببیند آیا مؤسسه توانسته متناسب با طرح و برنامه پیش برود.
بحث بعدی که در حمایت از مؤسسات مهم است توجه به زیرساختهاست، چنانکه مؤسسهای در زمینه برگزاری کلاسها و دورههای غیر حضوری توانمند است، اما زیرساخت لازم را ندارد و یا حمایت در بحث تبلیغات مؤسسات باشد. مؤسسات قرآنی به معنای واقعی در بحث پرداخت هزینههای تبلیغات در بیلبوردهای شهری، تهیه تیزرها و تبلیغات رسانهای توانایی لازم را ندارند و حال آنکه بهرهمندی از فضای تبلیغاتی صدا و سیما برای مؤسسات قطعاً بازخورد بهتری دارد، اما به دلیل هزینه بالای آن، امکانش برای مؤسسات فراهم نیست.
این حمایتهای غیر مادی که میگویید اثرگذاری بیشتری میتواند داشته باشد در چه حیطههایی مؤثر است؟
مؤسسات قرآنی در فضای مجازی و پیامرسانهای ایرانی و غیر بومی، کم و بیش فعالند، اما تأثیر آن چنان در رونق بخشیدن به فعالیت مؤسسات قرآنی ندارد و این نشان میدهد که تبلیغات صدا و سیما بسیار بیشتر میان مردم اثرگذاری دارد. اگر مؤسسات، مؤسسات مردمنهاد هستند، باید به گونهای تبلیغ صورت گیرد که مردم ترغیب شوند.
از سوی دیگر مؤسسات را از نظر علم بهروز چون بهرهمندی از علوم IT، موشنگرافی و فتوشاپ و… بهروزرسانی کنند و باید توان علمی و کاربردی با برگزاری دورههای توانمندسازی و بازآموزی بالا برده شود و این بالاترین کمک به مؤسسات قرآنی است.
مؤسسات قرآنی باید به سمتی بروند که خودگران شوند، بنابراین نیازمند برخورداری از حداقل راه و روش کسب و کار و علم اقتصاد هستند، آن هنگام است که مؤسسات با اشراف علمی به مباحث اقتصادی و قوانین کسب و کار و نیاز روز جامعه، میتوانند به راحتی در این عرصه ورود پیدا کنند و به فعالیت خود ادامه دهند و به نتیجههای مطلوب دست پیدا کنند.
باید مؤسسه را گام به گام رشد دهیم تا بتواند به خودکفایی برسد. اگر قرار است مؤسسه خود به دنبال حضور در دورهها و بهرهمندی از اساتید خبره برود، آن هم با این هزینههای سنگین که نمیشود یعنی از توان مؤسسه خارج است. از سوی دیگر اگر قرار است تسهیلاتی در اختیار مؤسسات قرار داده شود، باید به مؤسسات توانمند داده شود و حتی از آنها خواسته شود تا چند مؤسسه نوپا را در حوزه تخصصی خود رشد دهند. البته بیشتر از این امر توجه به تربیت قرآنی افراد است، چراکه عمدهترین مشکلات امروز جامعه در دوری از تربیت قرآنی افراد است.
جناب آقای دهقان، صحبتهای سه تن از افراد دارای تجربه و فعال در عرصه آموزش قرآن را شنیدیم، نظر شما از این جهت که به صورت مستقیم با مؤسسات و نهادهای حاکمیتی در ارتباط هستید، چیست؟
سیدحسن دهقان: در ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که فلسفه تشکیل مؤسسات قرآنی پس از انقلاب اسلامی چه بوده است و چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی عنوانی را به عنوان مؤسسه قرآنی تعریف کردهاند؟ یکی اینکه فعالیت قرآنی در کشور جمهوری اسلامی دارای اهمیت بوده است و دلیل دیگر قابل کنترل و نظارت داشتن بوده است. بنابراین مؤسساتی را در قالب اساسنامههایی با ساز و کارهای مشخص تعریف کردند.
از سوی دیگر دستگاهها برای حمایت از مؤسسات قرآنی بودجههایی دریافت کردند، اما اگر بخواهیم در حال حاضر به ارزیابی آن بپردازیم، میبینیم عملاً از مؤسسات این حمایتها نشده است یا حمایتهای خُرد یک یا دو میلیونی بوده که مشکلی را از مؤسسات قرآن حل نمیکند.
همانطور که پیش از این در مصاحبه با ایکنا «اتحادیه و مؤسسات قرآنی را به عنوان یک نهاد قدرتمند مردمی ببینید» گفتم دولت هیچ بودجهای در این خصوص تخصیص ندهد و بودجههای قرآنی را صفر کند، هنگامی که قرار است، بودجهای را برای موضوع فعالیتهای قرآنی ـ مردمی بگیرند، اما در این راه و موضوع هزینه نشود و در راستای منویات مقام معظم رهبری در زمینه تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن، هزینه نشود. بنابر این اگر این بودجه به حوزه دیگر داده شود، بهتر است.
کار در این حوزه صفر و صدی است، یعنی یا حمایت اتفاق میافتد و یک چارجوبی رخ میدهد یا اینکه صفر است و حمایتی نیست. اتحادیه به عنوان مجموعه صنفی است و ما هیچگاه نگفتیم، اعتبار را به اتحادیه دهیم. نقش اتحادیه راهبردی و هماهنگکننده بین دستگاهها است.
پیشنهادم اینست که بودجه را به خود مؤسسات قرآنی دهید و اینگونه نباشد که بودجه به نام مؤسسات قرآنی و به کام دیگران باشد. اتحادیه هم این میان، واسط یا کارپرداز است و میتوان این را از گردن اتحادیه ساقط کرد، اما نکته مهم این است که مؤسسات را پالایش و پایش کنیم، اما این به این معنا نیست که مؤسسهای قوی و مؤسسهای ضعیف است، بلکه یک مؤسسه در حوزه پیشدبستانی فعال است و مؤسسهای دیگر در حوزه حفظ و مؤسسهای در زمینه فعالیتهای اقتصادی و … . چنانکه در اتحادیه مؤسسات قرآنی استان تهران، مؤسسات معین(به معنای فعال در هر کدام از حوزهها چون پیشدبستانی، حفظ و فناورانه و…) طبقهبندی شدهاند. نقد به ما هم زیاد و امکانات کم است، اما با وظیفه خودمان این کار را انجام دادهایم.
همچنین طی توافق با آموزش و پرورش و اجرای طرح اتقان، قرار شد تا از مؤسسات قرآنی فعال به منظور ارتقای توانمندی قرآنی آموزگاران، معاونان و مدیران ابتدایی استفاده شود که با استعلام از اتحادیه قرآنی به دلیل نقش راهبردی، این امر در حال انجام است. اما با آموزش و پرورش در زمینه آموزش مقطع پیش دبستانی مشکل جدی داریم، وزیر محترم آموزش و پرورش! مدارس ابتدایی با شش پایه، دارای ظرفیت تکمیل است و چطور مدارس میتوانند در دوره پیشدبستانی ورود پیدا کنند؟ بنابراین والدین برای ثبتنام فرزندان خود در پیشدبستانی در سرای محلات یا مؤسسات سردرگم خواهند بود به طوری که دانشآموزان با انواع متعدد نظام آموزشی مؤسسات و مدارس روبرو خواهند شد و حال آنکه مؤسسات قرآنی در آموزشهای پیش دبستانی یکی از شاخصترین آموزشها را دارند، خروجیهایشان را میتوانید در مدارس ببینید.
از سوی دیگر مهمترین دغدغه مؤسسات قرآنی در شرایط فعلی هزینه سنگین اجارهبها و عدم مکان ثابت است که طی تعامل با شورای عالی قرآن شهرداری تهران به دنبال تهیه پیشنویس و احیای مکان برای مؤسسات قرآنی با همکاری شهرداریهای مناطق هستیم. در حال حاضر ۳۰ شهربانو، ۳۵۴ سرای محله و ۱۰ دارالقرآن مرکزی در تهران فعال است که این امر با همکاری شهرداری تهران و شورای عالی قرآن شهرداری به تدریج انجام میشود.
البته از عدم مطالبهگری مؤسسات قرآنی، گلایه داریم، طی هماهنگی با شورای عالی قرآن شهرداری مناطق، مقرر شد تا سه نفر از مؤسسات قرآنی عضو آن باشند که با موافقت مهدی سیفی، رئیس شورای عالی قرآن شهرداری تهران روبرو شدیم که تا کنون ۹ جلسه آن در مناطق مختلف برگزار شد.
پیشنهاد برگزاری جلسات تجربهنگاری موفق درباره مطالبهگریها به ایکنا
دو پیشنهاد دارم؛ یکی تشکیل «قرارگاه قرآنی در شهرستانهای استان تهران» به منظور شناخت ارکان قرآنی شهر و شهرستان و نمایندگانی از مؤسسات قرآنی، با هدف برنامهریزی برای انجام فعالیتهای منسجمتر و با کیفیتتر در سطح استان تهران با راهبری اتحادیه استان، بدون بودجه و دیگری پیشنهاد برگزاری جلسات مجازی تجربهنگاری موفق درباره مطالبهگریها به ایکنا است.
نظرتان درباره فعالیتهای تجاری مؤسسات قرآنی چیست؟ و چه میزان تزریق این اعتبارات به تجاریسازی مؤسسات قرآنی کمک میکند؟
زهرا بادی: هنگامی که مؤسسات قرآنی از لحاظ مالی خودکفا شوند، چشمشان دنبال بودجه وزارت ارشاد و تبلیغات اسلامی و غیره نیست. هنگامی که مؤسسات قرآنی، قانونهای اقتصادی را فراگیرند و پشتوانه و حمایتگر نیز داشته باشند، آن هنگام است که از لحاظ اقتصادی رشد میکنند و قدمهای بهتری را در زمینههای قرآنی و پرورش جوانان و نوجوانان قرآنی و تربیت پژوهشگران، حافظان و قاریان برمیدارند و شهریههای بالایی را اخذ نمیکنند و همین امر موجب جذب بیشتر است، البته این سوءاستفاده نشود که مؤسسه قرآنی به تجارتخانه تبدیل شود.
از سوی دیگر بحث تبلیغات مؤسسات قرآنی در جذب مخاطب مهم است بنابراین باید تبلیغات گسترده و مکفی در منطقه یا فرامنطقه با حمایتهای لازم انجام شود. ما در مؤسسه اسوه در کنار فعالیتهای قرآنی دارای مرکز طب سنتی و آشپزخانه غذای سالم نیز هستیم که اگر این دو بخش درآمدزا نبود، قطعا در این دو سال کرونا ما هم به مانند مؤسسات مشابه دچار مشکلات مالی عدیدهای میشدیم.
فعالیتهای قرآنی خود به خود درآمدزا نیستند
حجتالاسلام حقشناس: فعالیتهای قرآنی خود به خود درآمدزا نیستند و هزینهبردارند و شاید کمتر مجموعه قرآنی پیدا کنیم که به صورت تخصصی، صرفا کار قرآنی انجام دهد و بتواند از همان فعالیت نیز درآمدزایی کرده باشد. ما در مجموعه قرآنپژوهان تقریبا به این فرایند دست یافتهایم و برنامههای قرآنی مؤسسه را از لحاظ طرح و برنامه به بلوغی رساندهایم که الحمدلله خروجیهای مطلوبی را دریافت کردهایم. سیاست به این سمت برود که کار قرآنی کردن، درآمد لازم را ایجاد کند. چه بسیار افراد توانمند در حوزه فعالیت قرآنی هستند که تمایل دارند کارمند اداره و ارگان دیگری شوند تا بتواند حداقل حقوق ثابتی را داشته باشد تا اینکه به صورت مستقل کار کنند و حال آنکه حضورشان در حوزههای قرآنی مؤثر است.
اگر میخواهیم شاهد اتفاقات خوب و روشن در فعالیتهای قرآنی باشیم، باید کاری کنیم که فعالیت قرآنی برای افراد درآمدزا شود، چرا مؤسسات زبان مخاطب دارند؟ یکی از دلایلش حمایتهای ناخواسته یا خواسته دستگاههایی چون وزارت علوم و … است. به طور مثال برای اخذ مدرک دکتری، گرفتن IELTS مهم است و نتیجهاش رجوع دانشجویان مقطع دکتری به مؤسسات با هزینههای هنگفت برای اخذ این مدرک است و اینطور خودگردان میشوند. اگر مصوبهای در مجلس تصویب شود که به ازای حفظ یک جزء از قرآن، یک درصد به نمره کنکور متقاضیان افزوده خواهد شد و این موضوع ارزش افزوده پیدا میکند و آن هنگام است که حدود ۱۲ میلیون دانشآموزان به سمت مؤسسات قرآنی برای فراگیری این علوم میروند. با این اوصاف کمک مالی به مؤسسات قرآنی نکردهاند، اما بزرگترین کمک مالی را به صورت غیر مستقیم به مؤسسات قرآنی کردهاند، کمکهایی که به مؤسسات قرآنی میشود، باید از این نوع باشد. یا در مسئله تبلیغات به هر مسجدی یک پایه بیلبورد تبلیغاتی داده شده است و یا شهرداری میتواند پایه بیلبوردهایی برای مؤسسات قرآنی در نظر بگیرد. البته پیشنهادات اینگونه زیاد است. به طور مثال همکاری در زمینه تبلیغات در صدا و سیماست. چرا صدا و سیما در زمینه تبلیغات فرهنگی این هزینههای سنگین را از مؤسسات قرآنی دریافت میکند، تعرفههایی که خارج از توان پرداختی مؤسسات قرآنی است.
طی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و پیگیری معاونت قرآن و عترت، مؤسسات قرآنی حق تأسیس و دارا بودن شعبه را نداشتند، چند سالی مقاومت کردیم اما نهایتا به این نتیجه رسیدیم که شاید اگر شعب مستقل شوند با انگیزه بیشتری کار کنند. بنابراین ما در دهه ۹۰ حدود ۵۰ شعبه با بیش از ۹۰۰ پرسنل داشتیم که پس از پیگیریها، تصمیم گرفتیم برای هر کدام از شعب هیئت مدیره، هیئت امنا، مدیرعامل تعیین کنیم و حساب بانکی یک امضای ایجاد کردیم که پس از آن شاهد به زمین خوردن هر کدام از مجموعهها یکی پس از دیگری یا فعالیت با پرچم نیمه برافراشته بودیم. موضوعی که به دلیل عدم دارا بودن عقبه ستادی رخ داد. ما در مؤسسه قرآنپژوهان به اعتبار این تعداد شعبه برای اخذ اعتبارات با نمایندگان مجلس، رایزنی میکردیم.
سخنان این سه فعال در عرصه فعالیت قرآنی مؤسسات، قطعاً چکیده سخن دیگر فعالان این عرصه هست. کمکهای خُرد، درمانی برای دردهای انبوه مؤسسات قرآنی نیست، بلکه بالعکس کار نمک را انجام میدهد و چه بهتر که مسئولان با اتخاذ تصمیمات مهم و حیاتی در این زمینه و مشورت با صاحبان این عرصه و احصای نظرات در زمینه رونق فعالیت مؤسسات قرآنی گامهای مثمرثمری بردارند. باید این را متذکر شد که این حمایتها تنها محدود به حمایتهای مالی نمیشود، بلکه مسئولان میتوانند در زمینه فراهم کردن زمینههای تبلیغاتی شهری، رسانهای و ساخت تیزر و کلیپ، فراهم کردن بسترهای آموزش غیر حضوری و مجازی، در نظر گرفتن تدابیری برای مکان ثابت مؤسسات قرآنی و … چارهاندیشی کنند و با حمایتهای غیر مالی راهگشا باشند.