مدیرعامل اتحادیه مؤسسات وتشکلهای قرآن و عترت فارس اظهار کرد: با قالب اینکه ردیف بودجه، کمککننده به تقویت شاکله و زیرساخت مجموعهها و مؤسسات قرآنی ـ مردمی باشد، موافق هستم اما اینکه به صورت فلهای به مؤسسات قرآنی پولپاشی کنند، مخالف هستم.
به گزارش اتقان، به نقل از ایکنا، بخش مردمی ـ قرآنی و در رأس آن اتحادیه کشوری مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت بودجه مشخص و مستقلی برای بسط و گسترش فعالیتهای این بخش ندارند و اگر اعتباری باشد از اعتبارات منشور توسعه فرهنگ قرآنی و پس از تصویب برنامه و تأیید و تخصیص کمیته تخصیص به بدنه مردمی تزریق میشود و یا بعضاً در بودجه و اعتبارات دو دستگاه صادرکننده، مجوز فعالیت مؤسسات قرآنی (سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و یا برخی دیگر از نهادهای دولتی، لحاظ شده است.
بنابراین ضرورت لحاظ شدن ردیفی مستقل برای بخش مردمی ـ قرآنی در لایحه بودجه کشور احساس شد. به منظور بررسی کم و کیف این پیشنهاد، مزایا و معایب آن و اینکه موضوع فوق چه میزان به استقلال بخش مردمی و رونق فعالیتها و عملکرد این بخش، کمک خواهد با صاحبنظران این عرصه بهتناوب مصاحبه خواهیم کرد.
در ادامه مصاحبه با محمدحسین اسلامی، مدیرعامل اتحادیه مؤسسات وتشکلهای قرآن و عترت استان فارس را میخوانید.
به نظر شما در امر کاهش مشکلات و ارتقای فعالیت مؤسسات چه میزان عملکرد مدیر مجموعه و یا حمایتهای مادی(بودجهها و اعتبارات) و معنوی نهادهای فرهنگی و بیمهای، مؤثر است؟
در بحث مؤسسات چند موضوع اهمیت فوقالعادهای دارد. معتقدم یکی از مسائل، نحوه مدیریت مدیر مؤسسه است به این معنا که مدیر مجموعه به گونهای میتواند برنامهریزی کند که مؤسسه با بحران مواجه نشود و مؤسسه را با شرایط و وضعیت موجود جامعه بتواند حفظ و نگهداری کند و فعالیت مؤسسه بهروز باشد.
واقعیت امر اینست که در این زمینه با مشکل روبرو هستیم و مدیران به آن سطح از مدیریت مؤسسات در تراز انقلاب، نتوانستهاند برسند و به آن واقعیت نزدیک شوند و عملیاتی کنند. دلیلش هم میتواند این باشد که شرایط مجوز دادنها در برههای از زمان با نگاه به این موضوع نبوده است و یا بر اساس شرایط آن زمان، مجوز صادر کردهاند و مؤسسه را مورد تأیید قرار دادهاند.
قطعاً باید در این زمینهها کار شود و آسیبشناسی انجام شود اما نکته دیگر اینست که در این مسئله هم دستگاههای حاکمیتی میتوانستند با ارائه آموزشهای به روز و هم اتحادیه مؤسسات و تشکلهای قرآنی در سطح کشور استانها میتوانستند در این زمینه کار کنند تا بتوانند در این زمینه اثرگذار باشند و بتوانند اداره مؤسسات قرآنی را بهروز کنند.
بطور مثال در حال حاضر در شرایط جنگ ترکیبی، مؤسسات وظیفهشان چیست؟ و یا مؤسسات باید در موضوع کرونا(که قطعا شاهد آسیب جدی به مؤسسات قرآنی بودیم) به کدام سمت و سو حرکت کنند تا سرپا باشند؟ و با قوت به فعالیت خود ادامه دهند؟
بنابراین، آموزش مدیران مؤسسات قرآنی برای فعالیت در شرایط بحرانی مهم و حیاتی است. اینها نکاتی است که میتواند به آینده فعالیت مؤسسات قرآنی با توجه به شرایط نظام و کشور کمککننده باشد.
با توجه به فعالیتهای بخش مردمی طی سالیان سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون و پس از آن تشکیل اتحادیههای قرآنی در سطح کشور و استان، آیا اکنون شرایطی فراهم شده است تا خواستار استقلال بیشتر مؤسسات قرآنی در حوزههای مختلف چون بودجهای و یا صدور مجوز باشیم؟
حقیقت امر اینست که دستگاه حاکمیتی به بخش مردمی، نگاه خوبی ندارند این امر در ادوار مختلف دولتها، متفاوت بوده است، چنانکه در دولتی به بخش مردمی توجه ویژه شده و در دوره دیگر این نگاه کمتر شده است. اما معتقدم در حال حاضر دستگاههای حاکمیتی راهی ندارند جز اینکه باید نگاهشان به بخش مردمی داشته باشند.
این نگاه هم نباید صرف این باشد که هر کاری که دولت و حاکمیت گفت، انجام دهند و هیچ ورود و خروجی نداشته باشند. این دو طرفه است یعنی اول باید زیرساختهای بخش مردمی را به خوبی تنظیم کنیم که بخشی از آن معطوف به حمایت است و بخش دیگر آن مسئولیتپذیر کردن بخش مردمی است که درحال حاضر مسئولیتپذیری بخشهای مردمی کمتر شده است آن هم به دلیل ناامیدی از دستگاههای حاکمیتی است.
به نظرتان بازگشت امید چگونه حاصل میشود؟
یکی از مسائل همین زمینهسازی و میداندادن به مجموعههای مردمی است. به عبارت دیگر دستگاههای حاکمیتی این عرصه را تقویت کند و کمککننده به این جریان باشد.
واقعیت اینست هرجا که لازم بود مردم پای کار بیایند، به معنای واقعی حاضر شدند و کم نگذاشتند و به این نظام کمک کردند هرچند شاید هر از گاهی سلیقههای آن مجموعه مردمی با دولت و یا مسئولان فرهنگی همراه نبوده است اما پای کار حاضر بودند. البته باید نگاه عمیقتری به این موضوع داشته باشیم.
این موضوع در فرمایش مقام معظم رهبری طی دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با ایشان، آشکار بود، جایی که ایشان به مهندسی فرهنگی اشاره کردند و فرمودند: «شورایعالی انقلاب فرهنگی میتواند با هدایت صحیح هزاران تشکل مردمی که در کارهای فرهنگی متنوع و گستردهای فعالیت دارند، زمینهساز شکلگیری حرکت عمومی در مقولههای مهم باشند».
بله، مقام معظم رهبری هم در پیام ابلاغ حکم اعضای جدید این شورا و هم در این دیدار، چند نگاه دارد که حکایت از عمیق بودن آنها دارد؛ یکی، ساختار فرهنگی کشور است که برای بیش از ۴۰ سال پیش است و در حال حاضر ساختار فرهنگی کشور به روز نشده است و اگر این ساختار در بُعد حاکمیتی درست شود قطعا بخش مردمی نیز بهتر میتواند عمل کند.
اگر به این موضوع اهمیت داده شود و در کنار آن از تشکلها و مجموعههای مردمی استفاده شود، میتوان بخشی از این عقب ماندگی و فاصلهها را جبران کرد.
از سوی دیگر توجه به فرصتها است. ما فرصتها را از دست میدهیم. معتقدم علیرغم این شرایط نامناسب و نابسامانیها، میتوان آنها را تبدیل به فرصت کرد به گونهای که با انجام کار فرهنگی و تعامل چهره به چهره با افرادی که دشمن نیستند اما تحت تأثیر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و ماهورهای هستند، گفتمان، منطق و استدلال در پیش گرفت، قطعاً در قالب نظام جمهوری اسلامی این کمککننده است.
باید قبول کنیم این کم کاریها هم از حاکمیت بوده و هم از مجموعههای مردمی. سعی در اصلاح اینها داشته باشیم، بنابراین ساختار مؤسسات مردمی به شدت میتواند به نظام و حاکمیت در این بلبشوی فرهنگی، کمککننده باشد.
تلاش برای استقلال مالی مؤسسات قرآنی از نهادهای حاکمیتی، چه میزان در عملکرد آنها اثرگذار است؟
با قالب اینکه ردیف بودجه کمککننده به تقویت شاکله و زیرساخت مجموعهها و مؤسسات قرآنی ـ مردمی باشد، موافق هستم. مجموعه مؤسسات قرآنی بدون درآمد هستند اما در قانون به مانند بنگاههای اقتصادی در زمینه تسلیم اظهارنامه مالیاتی و پرداخت بیمه کارفرما و … دیده شدهاند. حال آنکه مجموعه زمانی بنگاه اقتصادی تلقی میشود که به طور مثال کارگاه تولیدی همراه با سود و کسب درآمد و … باشد.
اینکه مقام معظم رهبری فرمودند به ساختار فرهنگی توجه شود و این ساختار باید درست شود، یکی در همین مسئله است. ما در بحث ساختارهای فرهنگی به شدت نیازمند به روز شدن و تحول هستیم.
بسیاری از مؤسسات زمانی مجوز دریافت کردهاند که چیزی به عنوان فضای مجازی وجود نداشته است و حتی موبایل هم نبوده است اما امروزه مگر میتوان از پذیرش فضای مجازی اجتناب کرد. ناگزیر از پذیرش آن هستیم و حال باید گفت مؤسسات از این فضا بسیار دور هستند و با این فضا سنخیت ندارند، بنابراین نیاز هست تا از آنها در این زمینه حمایت داشته باشیم و در این زمینه کمکشان بدهیم و در نتیجه از آنها مطالبه داشته باشیم.
مهم اینست که شکافهای فرهنگی که بین حاکمیت و مردم است، باید درست شود. بنابراین معتقدم اگر به صورت زیرساختی به مؤسسات کمک شود، یعنی درباره مکان مؤسسات (در این شرایط هزینههای سرسام آور اجارهبها) و تجهیزات آموزشی و… شرایطی مهیا شود، این امر شدنی است و موافق هستم و این امکان فراهم است تا در ردیفها قوانین ساختاری حکومت کارهایی کرد تا این امر محقق شود.
اما اینکه به صورت فلهای به مؤسسات قرآنی پولپاشی کنند، مخالف هستم. نه تنها با این امر در زمینه مؤسسات قرآنی مخالف هستم بلکه در هر بحث فرهنگی مخالف هستم چرا که بودجه باید در جایگاه درست خود، هزینه شود و اگرنتوانی آن را انجام دهی، معضلی بزرگتر خواهد شد.
لذا اگر این امور به صورت اساسی و مدون با سیاستهای عمیق فرهنگی، انجام نشود قطعا در آینده با بحران مواجه خواهیم شد، همانطور که در شرایط فعلی نیز با آن روبرو شدیم.
آیا تلاش برای استقلال مالی مؤسسات قرآنی با خودکفایی مؤسسات دوگانگی ندارد؟
در شرایط فعلی باید تمام همّ و غمّ مؤسسه در زمینه تبلیغ و ترویج آموزههای قرآنی باشد تا گرایش و اقبال مردم به بخش مردمی بیش از پیش شود و دغدغه مؤسسه نباید فراهم کردن زیرساختها چون تجهیزات آموزشی و یا مکان مؤسسه باشد بنابراین بحث اختصاص بودجه نیز برای فراهم کردن این زیرساختها باید باشد.
یکی از شرایط بحرانی کشور و نسل جوان، دوری از قرآن است. این مسئله را باید مسئولان فرهنگی توجه کنند. باید این را قبول کنیم که در زمینه قرآن و عترت در خانوادهها و نظام خوب عمل نشده و به خوبی پذیرفته نشده است. در سبد اقتصاد خانواده موضوعی به عنوان «فرهنگ» نیست با وجود اینکه هزینههایی برای آموزشهای مختلف است.
یک مدیر مؤسسه قرآنی باید یک کفش آهنی برای اداره مالیات، یک کفش آهنی برای بیمه و یک کفش آهنین برای هزینه انشعابات (که به قول خودشان رایگان است) به پا کند و این موضوع چه میزان در صرف هزینهها و وقت و انرژی و نا امیدکردن فرد مؤثر است.
صحبت پایانی.
پیشنهاد میکنم، تحقیق کنیم و ببینیم چند درصد از مردم توجه به قرآن دارند، توجه با علاقه به قرآن متفاوت است. درصد بسیاری از مردم به قرآن علاقهمند هستند و حال آنکه توجه به معانی و مفاهیم آن و پیادهسازی آن در زندگی فردی و اجتماعی مهمتر است.
تمام اینها نیازمند اینست که کار تحقیق و پژوهشی انجام گیرد تا از این وضعیت برونرفت داشته باشیم. از سوی دیگر معتقدم مهمترین راه برون رفت از این معضلات و نابسمانیها، توجه به فرمایش رهبری در زمینه تحول در ساختار فرهنگی نظام است.